بوقققق بوقققق
* الو
+ سلام بفرمایید
* سلام ببخشید مزاحم شدم،اون دنیا؟
+ بله،امرتون
* من با خانم شه ..... کار داشتم
+ ببخشید بگم کی تماس گرفته
* پسر بزرگش
+ چند لحظه صبر کنید تا وصل کنم
.
.
.
.
.
.
-الو
* سلام مامان خوبی؟خوشی؟چه خبرا؟چی کارا می کنی؟یادی ازم ما نمی کنی؟
- یه لحظه صبر کن
* چشم
- تولدت مبارک
* کاش بودی
- نمی شه
* چرا؟
- خدا اینجوری خواسته
* آخه د....
- چی؟
* دلم خیلی خیلی تنگ شده
- اشکال نداره ، حتما خدا صلاح می دونسته دیگه
* سه سال پیش چنین روزی و یادت میاد؟
- نه،اینقدر دارو می زدن بهم یادم نیست
* پس گوش کن
سه سال پیش چنین روزی اومدیم ملاقاتی مثل هر روز
فقط یه فرقی داشت با روزای دیگه
تنها روزی بود که تو اون یک ماه چشمات و باز کردی و حرف زدی
منو بابا و دایی بالا سرت بودیم
تا منو دیدی گفتی امروز تولدته؟
می دونستیم بگیم آره پیش خودت حساب می کنی که
چند وقته اونجا هستی و حالت بد تر می شه
گفتم نه هفته دیگست
یه نیش خند زدی،نمی دونم می دونستی یا نه
الان بعد سه سال به خودم می گم چرا اون روز دروغ گفتم
کاش می گفتم آره و با تمام وجودم بغلت می کردم
بعد اون دیگه هیچی نگفتی و هر سری خواب بودی
چی بگم که دلم خونه،خیلی هم خونه
* تو که اونجایی یه سوال از خدا می پرسی؟
- چی بپرسم؟
* بپرس ببین خیلی زود نبود؟
- کاری نداری؟من باید برم
* مامان دلم تنگ شده،به خداوندی خدا حاظرم همه چیزم و بدم تا دوباره ببینمت
- خداحافظ
* باز نخواستی جواب بدی؟باشه برو خداحافظ
نظرات شما عزیزان:
سید رسول گوزنها
ساعت17:02---25 تير 1392
سلام بهزاد جان
با تبریک مجدد به مناسبت سالروز تولد تو " آرزو میکنم به حق برکات این ماه عزیز خدا جمیع رفتگان منجمله مادر شما رو بیامرزه و روحش رو با شاهد بودن تمام موفقیتهای شما شاد کنه
چون اونا تمام حرکات مارو میبینن و هستن فقط از کالبد خاکی دراومدن و همیشه و همیشه نظاره گر ما هستن
علی یارت باشه
پاسخ:
سلام آسید
واقعا ممنونم خیلی لطف کردید
خدا همه رفتگان و بیامورزه
آره اونا نگاه می کنن و نظاره گر هستن
اینو قبول دارم
فقط بعضی وقت ها ...... آدمیم دیگه کم میاریم همین
یا علی