...شايد يه وبلاگ

روزي مدير يكي از شركتهاي بزرگ در حاليكه به سمت دفتر كارش مي رفت چشمش به جواني افتاد كه در كنار ديوار بیکار ايستاده بود و به اطراف خود نگاه ميكرد.

 

جلو رفت و از او پرسيد:
«شما ماهانه چقدر حقوق دريافت مي كني؟»

جوان با تعجب جواب داد:
«ماهي 2000 دلار.»

مدير با نگاهي آشفته دست به جيب شد و از كيف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت:
«اين حقوق سه ماه تو، برو و ديگر اينجا پيدايت نشود، ما به كارمندان خود حقوق مي دهيم كه كار كنند نه اينكه يكجا بايستند و بيكار به اطراف نگاه كنند.»

جوان با خوشحالي از جا جهيد و به سرعت دور شد. مدير از كارمند ديگري كه در نزديكيش بود پرسيد:
«آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»


كارمند با تعجب از رفتار مدير خود به او جواب داد:
«او پيك پيتزا فروشي بود كه براي كاركنان پيتزا آورده بود.»




نظرات شما عزیزان:

mohamad
ساعت20:01---12 شهريور 1390


حانیه
ساعت3:00---12 شهريور 1390
خیلی بامزه بود
پاسخ: به سلامتی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : 11 / 6 / 1390برچسب:, :: 22:41 :: توسط : بهزاد

درباره وبلاگ
خدايا ؛ کسي را که قسمت کس ديگريست، سر راهمان قرار نده... تا شبهاي دلتنگيش براي ما باشد... و روزهاي خوشش براي کس ديگري...!
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 586
بازدید دیروز : 36
بازدید هفته : 661
بازدید ماه : 802
بازدید کل : 264920
تعداد مطالب : 462
تعداد نظرات : 1023
تعداد آنلاین : 1