اسفند دونه دونه عروس مي ره تو خونه .....
كسي مي شه اين شعر و يادش بره؟؟
چقدر اين مرد با انرژي بود
چقدر خوب بود
چقدر دوستش داشتم
هرچقدر هم اوضاع و احوالت بد بود باز مي خندوندت
انگار زندگي مي كرد كه بقيه و بخندونه
خدايا .......
خبر مرگش خيلي ناگوار و تكون دهنده بود
هيچ وقت نمي خواست مزاحم كسي بشه
مراسمش هم زود تموم شد كه كسي خسته نشه
آخ خدا
اما واقعا خوش به حالت عمو محمود
ديشب تو مراسمت هركي هرچقدر فكر كرد نتونست يه خاطره بد بگه
چون اصلا خاطره بد نداشتي
ياد اون نواري و كه با بابا پر كرده بوديد افتادم "زن وو بچه چند ساله"
ديشب حتي وقتي سوپر ماركتي سر كوچه هم فهميد حالش بد شد ما كه هيچ ... در اصل هنوز باورمون نمي شه
يادته چه جوري مي رقصيد؟؟؟؟هميشه اولين كسي بود كه پا مي شد تا يخ مجلس شكسته بشه
هميشه لبخند داشت و بوي تند ادكلن دوست داشتني
هميشه هم با يه پيراهن آستين كوتاه
هميشه شيش تيغ
هميشه .....
عمو محمود هم رفت
كسي كه تمام بچه هاي فاميل عاشقش بودن باهاش خاطره خوب دارند
خوش به حالت كه همه به خوبي ازت ياد مي كنند
كاش بعد رفتن من هم همه به خوبي ياد كنند . . . . .