...شايد يه وبلاگ

 

جالبه که بدونید این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادفه با 29

بهمن،یعنی فقط 4 روز بعد از والنتاین فرنگی! این روز "سپندارمذگان"

یا "اسفندارمذگان" نام داشته. فلسفه ی بزرگداشت این روز به عنوان

"روز عشق" به این صورت بوده که در ایران باستان هرماه را سی روز

حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند،

 

سپندارمذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن.

زمین نماد عشقه؛ چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق

می ورزه. زشت و زیبا رو به یک چشم نگاه می کنه و همه را چون

مادری در دامان پر مهر خودش امان می ده. به همین دلیل در ایران

باستان، اسپندارمذگان را به عنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر

ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده. که در همان روز که نامش با

  

    نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند 

 

 

سپندارمذگان جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هردو در کنار

هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه

می دادند.

مردان هم زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده به آنها هدیه داده و

از آنها اطاعت می کردند. ملت ایران از جمله ملت هاییه که زندگی اش

با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته. به مناسبت های گوناگون

جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این

 جشن هانشان دهنده ی فرهنگ،نحوه ی زندگی، خلق و خوی،

فلسفه ی حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است.

 

شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 25 بهمن (valentine )

به 29 بهمن (سپندارمذگان ایران باستان) منتقل کنیم.

 

دوستان سلام

مي دونم رگ قرمز براي چشم مناسب نيست اما چوون معني عشق بود به همين جهت فرمز گذاشتم.


ارسال شده در تاریخ : 29 / 11 / 1392برچسب:, :: 10:4 :: توسط : بهزاد

در قرون وسطی، کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد، دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد، تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره‌ای نوشت: سند جهنم
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. سپس به میدان اصلی شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم!


ارسال شده در تاریخ : 27 / 11 / 1392برچسب:, :: 9:0 :: توسط : بهزاد

سلام

 بهار امسال به همه می گفتم امسال بهارش با تمام بهار ها فرق می کنه

می گفتم امسال معلومه سال خیلی خوبه

درسته حدس می زدم

امسال واقعا سال خوبی بود و هست

خدایا ممنونم ، خدایا مرسی

خدایا شکرت ت ت ت ت ت ت ت ت

خیلی بی خوابی کشیدم

خیلی زحمت کشیدم

خیلی کار کردم

چه روزهایی که خسته بودم ، چه شب هایی که از بی خوابی چرت می زدم اما نمی تونستم بخوابم . . .

چه شب هایی که از خستگی نمی تونستم حرف بزنم اما گفتم و خندیدم تا کسی نفهمه

خدایا شکرت

سه خبر خوب در کمتر از یک هفته

خدا ممنون


ارسال شده در تاریخ : 18 / 11 / 1392برچسب:, :: 22:33 :: توسط : بهزاد

درباره وبلاگ
خدايا ؛ کسي را که قسمت کس ديگريست، سر راهمان قرار نده... تا شبهاي دلتنگيش براي ما باشد... و روزهاي خوشش براي کس ديگري...!
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 36
بازدید هفته : 78
بازدید ماه : 219
بازدید کل : 264337
تعداد مطالب : 462
تعداد نظرات : 1023
تعداد آنلاین : 1


Alternative content