فوت....

داشتم با ماشینم می رفتم سر كار كه موبایلم زنگ خورد گفتم بفرمایید الووو.. ، فقط فوت كرد ! گفتم اگه مزاحمی یه فوت كن اگه میخوای با من دوست بشی دوتا فوت كن . دوتا فوت كرد . گفتم اگه زشتی یه فوت كن اگه خوشگلی دوتا فوت كن دوتا فوت كرد . گفتم اگه اهل قرار نیستی یه فوت كن اگه هستی دوتا فوت كن دوتا فوت كرد . گفتم من فردا میخوام برم رستوران شاندیز اگه ساعت دوازده نمیتونی بیای یه فوت كن اگه میتونی بیای دوتا فوت كن دوباره دوتا فوت كرد . با خوشحالی گوشی رو قطع كردم فردا صبح حسابی بخودم رسیدم بهترین لباسمو پوشیدم و با ادكلن دوش گرفتم تو پوست خودم نمی گنجیدم فكرم همش به قرار امروز بود داشتم از خونه در میومدم كه زنم صدام كرد و گفت ظهر ناهار میای خونه؟ اگه نمیای یه فوت كن اگه میای دوتا فوت كن.

دوست واقعی

ساعت18:18---8 آبان 1390

سلام درسی بایدگرفت انهم این است که همیشه بایداماده واکنش یاخطربود
پاسخ: یه کلاس خصوصی می ذاری؟؟

amir

ساعت11:30---8 آبان 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام داداش بهت تبریک میگم واسه وبلاگ جدیدت. راستی یه برنامه درست کردم گذاشتم تو وبم خواستی دانلود کن نظر بده

پاسخ: سلام داداشی ممنونم حتما میام و دانلود می کنم آفرین چه سریع پیشرفت کردی؟

bahar

ساعت8:39---8 آبان 1390

[وب سایت]

سلام دوست عزيز.

خوشحال ميشم بتونم باهات همكاري كنم.فقط من زياد درمورد كنترل گروهي چيزي نميدونم ميشه بيشتر برام توضيح بدي؟

سري بعد نام كاربري و رمز عبور رو براتون ميفرستم.ممنون
پاسخ: سلام خوش حالم که پیشنهادم و پذیرفتی حتما

حانیه

ساعت22:41---7 آبان 1390

سلام قالبتو

پاسخ: سلام من نمیامممممم؟؟؟؟ همین امروز اومدم

saber

ساعت21:13---7 آبان 1390

[وب سایت]

سلام بهزاد جان
داستان جالبی بود
اومدم دعوتت کنم تا اینکه به وبلاگم سر بزنی و اگه موافق بودی با هم تبادل لینک کنیم ...
حالا اگه موافقی فوت رو بی خیال پاشو بیا که منتظرم